متاتنيوز- این روزها گردشگرانی که به اصفهان میروند؛ بناهای تاریخی این شهر را شبیه آکواریوم میبینند. چندی است اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان به این توانایی دست یافته که ساختمانهای عظیم تاریخی را داخل شیشه کند.
این روزها گردشگرانی
که به اصفهان میروند؛ بناهای تاریخی این شهر را شبیه آکواریوم میبینند. چندی است
اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان به این توانایی دست یافته که ساختمانهای عظیم
تاریخی را داخل شیشه کند. بدینسان، درها، پنجرهها، دیوارها، ستونها، سنگآبها، کتیبهها
و... همگی به داخل قفسهای شیشهای هدایت شدهاند. آیا روزی خواهد رسید که گنبد مسجد
شیخ لطفالله نیز برای مصون ماندن از گزند باد و باران و فضلهپراکنی کبوتران داخل
شیشه شود؟ نمیدانیم، اما یکی از کارکنان کاخ عالی قاپو با حسرت میگوید که ای کاش
میشد راهپلههای این کاخ را در شیشه گرفت؛ زیرا "خیلی از مردم بیفرهنگ هستند
و حتا دیده شده که خانمها با رژ لب روی دیوارها یادگاری مینویسند."
حتا اگر سیاست در
شیشه کردن بناهای تاریخی، منطقی باشد، شیوه اجرای آن قابل دفاع نیست؛ زیرا این قفسها
و حفاظهای شیشهای با متریالهای نامناسب و غیراستاندارد ساخته شدهاند و از طراحی
مناسب برخوردار نیستند. از این گذشته، چنین مینماید که برنامهای برای نظافت آنها
وجود ندارد و از همین روست که لایه ضخیمی از خاک، چربی و اثر انگشت، روی همه شیشهها
به چشم میخورد. در عین حال، نفس عمل و درستی این قبیل اقدامات با تردیدهای جدی روبروست:
1- اگر بپذیریم که
بخشی از گردشگران از فرهنگ اجتماعی مناسب برخوردار نیستند و در مواجهه با آثار تاریخی
از وندالیسم پیروی میکنند، آیا چاره کار روی آوردن به روشهای عجیب و غریب حفاظتی
و تخریب منظر آثار تاریخی از طریق مراجعه به شیشهبُرها و آهنگران است؛ یا باید از
جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی بهره گرفت و به ساز و کارهای فرهنگی روی آورد؟ شاید
برای مدیران پایگاههای ثبت جهانی که عموما از کارشناسان حوزه معماری و مرمت بناهای
تاریخی هستند، طبیعی باشد که مشکلات خود را با تمسک به روشهای فیزیکی و سخت افزاری
رفع و رجوع کنند اما میتوان پرسید که آیا بخشهای دیگر سازمان میراث فرهنگی، مانند
"مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی" با اداراتی همچون اداره امور فرهنگی، هیچ
مسؤولیتی در قبال اشاعه فرهنگ گردشگری و صیانت از آثار تاریخی ندارند؟
2- مسجد جامع عتیق،
مسجد جامع عباسی(امام)، کاخ عالی قاپو و کاخ-موزه چهلستون که بیشترین قفسها و حفاظهای
شیشهای در آنها نصب شده است، همگی در فهرست میراث فرهنگی جهانی به ثبت رسیدهاند
و تحت ضوابط حفاظتی کنوانسیون 1972 یونسکو قرار دارند که از جمله آنها مقررات سختگیرانه
برای حفظ منظر تاریخی آثار جهانی است. آیا سیاست در شیشه کردن این بناها – آن هم به
شیوهای کاملا نازیبا و غیراستاندارد – مغایر با ضوابط ثبت جهانی نیست؟ آیا اگر نهادی
غیر از سازمان میراث فرهنگی همین اعمال را در بناهای جهانی انجام میداد، با اعتراض
شدید این سازمان روبرو نمیشد و مورد تهدید قرار نمیگرفت که سر و کارش با ارزیابان
یونسکو خواهد بود؟
3- یکی از سیاستهای
اصلی حاکم بر اداره کل موزههای سازمان میراث فرهنگی، ارتباط گسترده با موزههای کشورهای
اروپایی از طریق دعوت از رؤسای موزههای خارجی (با پذیراییهای تجملاتی)؛ برگزاری نمایشگاه
آثار ایران در موزههای اروپایی و سفرهای مکرر مسؤولان معاونت میراث فرهنگی و اداره
کل موزهها به خارج از کشور است. جای پرسش دارد که این همه ارتباطگیری و رفت و آمد،
به انتقال کدام تجربیات از موزههای پیشرو جهان منجر شده است که آثار بیهمتا و جهانی
ایران با پیش پا افتادهترین روشهای ممکن مورد حفاظت قرار میگیرند؟ ذکر این نکته
خالی از فایده نیست که در همین شهر اصفهان، موزه و کلیسای جلفا به شیوهای به مراتب
اصولیتر و پیشرفتهتر اداره میشود اما سازمان میراث فرهنگی حتا به تجربههای موفق
وطنی نیز توجه کافی ندارد.
4- سال گذشته، سازمان
میراث فرهنگی با فشار به هیأت دولت و بهرغم سیاست اصولی و مردمدارانه دولت یازدهم
مبنی بر عدم افزایش غیر لازم بهای خدمات دولتی، موفق شد که مجوز افزایش 25 تا 50 درصدی
بهای ورودیه موزهها و بناهای تاریخی را بگیرد. همان زمان، معاون میراث فرهنگی سازمان
و مدیرکل موزههای کشور اعلام کردند که این افزایش بهای بلیت صرف ارتقای کیفی موزهها
خواهد شد. اکنون پس از حدود یک سال، میتوان پرسید: آیا حذف مراقبان و راهنمایان آثار
جهانی و سپردن حفاظت آنها به قفسهای آهنی
و شیشهای، نمودی از ارتقای کیفی وعده داده شده است؟
5- اگر برای همه پرسشهای مطرح شده، پاسخ قانعکنندهای
وجود داشته باشد، باز این پرسش باقی است که سیاست در شیشه کردن بناهای تاریخی را تا
کجا میتوان ادامه داد؟ مشخصا در شهر اصفهان با بناهای عظیمی روبرو هستیم که در مجموع
دارای هزاران متر مربع جداره نفیس و قابل دسترس هستند. آیا میتوان همه این جدارهها
به علاوه صدها ستون تاریخی، کتیبه، سنگاب، محراب، پنجره و... را در شیشه گرفت؟ آیا
قرار است اصفهان را به آکواریوم تبدیل کنیم؟!
عکسهای زیر که در
هفته آخر شهریورماه 95 تهیه شدهاند، نمونههایی از اقدامات شبه حفاظتی در بناهای تاریخی
اصفهان را به تصویر میکشند.
نمونهای از محفظههای
شیشهای در شبستان غربی مسجد جامع عباسی و وضعیت محیطی این شبستان
مدیریت پایگاه میراث
جهانی مسجد جامع عتیق اصفهان، در حالی نیم ستونهای تزئینی مسجد را برای جلوگیری از
آسیب رساندن گردشگران در شیشه قرار داده که لولههای آب و گاز به شکلی خطرناک از کنار
آنها عبور میکنند!
وضعیت نظافت محفظههای
شیشهای در مسجد جامع عتیق اصفهان
مسجد جامع عتیق اصفهان:
شیشه گرفتن یک قطعه سنگ و ازاره دیوار به بهانه حفاظت و در همان حال، شیوه تعبیه تأسیسات
برقی در شبستان 900 تا هزار ساله جنوب شرقی.
در حالی که بخشهای
مختلف مسجد جامع عباسی (امام) با متهم ساختن گردشگران به تخریب عمدی زیر شیشه برده
شده است، نحوه حفاظت از محراب مسجد این گونه است.
یادداشت: حمیدرضا
حسینی/ پژوهشگر تاریخ و روزنامهنگار
منبع: ايلنا