متاتنيوز- احمد مسجدجامعی از هنرستان موسیقی پسران و خانه مرحوم پرفسور عدل در ادامهی برنامههای تهرانگردیاش بازدید کرد.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، این عضو شورای شهر درباره هنرستان موسیقی پسرانه گفت: این منطقه به فرمان فرمایان متعلق بوده و در حوزه پزشکی در تهران مشهور بوده است. ساختمان هنرستان موسیقی پیش از این بیمارستان آمریکاییها بوده است که بعدها ارتش آن را برای موزیک نظامی میگیرد.
او ادامه داد: سه نسل از این هنرستان در اینجا دیده میشوند و بعدها این ساختمان در اختیار پرفسور عدل قرار میگیرد که شهریار عدل باستانشناس نیز فرزند او بوده است و سپس این مجموعه به اولین هنرستان موسیقی تبدیل میشود.
مسجدجامعی افزود: اگر میبینید بنای ساختمان شبیه بیمارستان است تعجب نکنید.
در این بازدید که امروز جمعه 25 آذر ماه انجام میشد، علیرضا ایلچی مدیر هنرستان موسیقی پسران نیز درباره این ساختمان گفت: اولین کسی که به طور رسمی این ساختمان را در اختیار گرفت، غلامرضا میرباشیان بوده است، البته هنرستان موسیقی مرحوم وزیری نیز قبل از این هنرستان بوده است.
سپس احمد مسجدجامعی از انبار ساز غیرفعال هنرستان موسیقی بازدید کرد.
به گفته مدیر هنرستان موسیقی پسران؛ یکی از مشکلات این هنرستان این است که ساختمان دانشگاه علمی کاربردی نیز در این هنرستان است و اگر بتوان ساختمان دانشگاه را از هنرستان جدا کرد، بسیار عالی میشود. همچنین قسمتی از این هنرستان از تئاتر محراب که کنار آن قرار دارد، جدا شده است و اگر بتوان این فضا را به هنرستان بازگردانیم بسیار خوب میشود. اجازه هنرستان موسیقی را در سال 1308 گرفتند و مرحوم خالقی رئیس هنرستان موسیقی ملی شد.
مسجدجامعی همچنین از اتاق صداخانه و کتابخانه و گنجینه نت این هنرستان بازدید کرد.
این عضو شورای شهر بعد از بازدید از صفحهها و نتهای قدیمی (لاروس) که متعلق به علی نقدی وزیری بود، گفت: این گنجینه بسیار خوبی است و ما به عجب جایی آمدهایم.
او سپس به مدیر هنرستان موسیقی تبریک گفت که چنین سرمایهداری هستند.
همچنین مسجدجامعی به مدیر این هنرستان قول داد که قدیمیترین اذان گفته شده را که قبل از جنگ جهانی دوم توسط خانمی گفته شده است و آلمانیها آن را ضبط کردهاند به گنجینه هنرستان هدیه دهد.
همچنین او وعده داد با ناشری در اینباره صحبت کند تا مجموعههای نتهای قدیمی به همان شکل چاپ مجدد شود.
در ادامه تهرانگردی این هفته، مسجد جامعی به خانه پرفسور عدل که در حال حاضر پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر است سر زدند.
کمال حاجسیدجوادی مدیر پژوهشکده بیان کرد: این خانه تلفیقی از معماری فرنگی و ایرانی است که در واقع خانه و مطب مرحوم پرفسور عدل بوده است. کتابخانهای که داخل این پژوهشکده قرار دارد، مجموعهای است که بیش از 500 هزار کتاب با موضوع هنر و مرتبط به آن دارد را در خود جای داده است. مجموعهای که برای اولین بار در ایران ایجاد شده است.
او همچنین ادامه داد: مقرنس و گچبریهای این ساختمان روح ایرانی دارند و گفته میشده قوسهای به کار رفته در بنای این ساختمان غربی بوده است اما بعد از تحقیقات متوجه شدند این قوسها کاملا ایرانی هستند. در دوره صفویه نیز تغییراتی در آنها داده شده که نمونه آن در امامزاده حسین قزوین موجود است.
حاجسیدجوادی افزود: معمار این خانه مشخص نیست و برخی میگویند معمار آن مارکوف بوده است.
او همچنین درباره ساخت خانهای در حریم این بنای ثبت ملی گفت: چند سال پیش مترو حفاریهایی نزدیک این خانه انجام داد تا جایی که امکان داشت این خانه نشست کند اما بعدها این مشکل با گدایی کمی درست شد.
او درباره ساخت خانهای در حریم منزل پرفسور عدل نیز گفت: هنگامی که این خانه ساخته میشد بارها با میراث فرهنگی و شهرداری مکاتبه کردیم که جلوی ساخت آن گرفته شود، اما هیچ کدام از نامههای ما به سرانجام نرسید. همچنین شهرداری قول داده بود 600 هزار تومان برای رنگهایی که خسارتی که به جلوی خانه وارد شده است پرداخت شود که البته آن را هم ندادند.
همچنین گروه تهرانگردی از قدیمیترین آتشنشانی تهران بعد از آتشنشانی امینحضور دیدن کردند.
مرتضی اصفهانی مدیر منطقه 5 آتشنشانی گفت: قبرستان قدیمی موجود در میدان حسنآباد در ایستگاه آتشنشانی فعلی بوده است و مقبره چند خوشنویس از جمله استاد کلهر نیز در اینجا بوده است. روایت شده سرِ میرزاکوچکخان که برای رضاشاه هدیه آورده شده بود، در این قبرستان دفن شده و بعد از مدتی به فومن برده شده است.
او ادامه داد: در برخی از قسمتهای آتشنشانی که کارهای عمرانی مثل حفر چاه آموزشی انجام میدهیم به اسکلت برخورد کردیم. سعی کردیم اسکلت را دربیاوریم که موفق نشدیم و از بین رفت. بنابراین اسکلتها را جمع و در قسمت دیگر حیاط آتشنشانی دفن کردیم. دو سنگ قبر قدیمی هم چند سال پیش توسط سازمان میراث فرهنگی برده شد و دیگر برگردانده نشد، مقبره استاد کلهر نیز همچنان بدون سنگ قبر و نامشخص است.
در ادامه گروه تهرانگردی، از میدان حسنآباد و کاموافروشیهای آن دیدن کردند.
مسجدجامعی درباره مشکلات میدان حسنآباد گفت: متأسفانه میدان حسنآباد دو مشکل دارد، یکی آنکه بخشی از آن متعلق به شهرداری منطقه 11 و بخشی از آن متعلق به شهرداری منطقه 12 است، بنابراین مدیریت آن دشوار شده است.
او ادامه داد: به زودی سعی میکنیم مذاکره کنیم تا ساختمان شیشهای بانک ملی که بالای ساختمان میدان حسنآباد ساخته شده است، جمع شود.
در حاشیه این بازدید جمعی از مغازهداران میدان حسنآباد اعتراض کردند که میراث فرهنگی به این قسمت توجه نمیکند، از طرفی این منطقه نیاز مبرم به پارکینگ دارد.
در ادامه تیم تهرانگردی از خانه قدیمی شیبانی بازدید کردند.
مسجدجامعی درباره خاندان شیبانیها بیان کرد: خاندان شیبانی از خاندانهای بزرگ هستند و تبار آنها به دوره اسلامی برمیگردد. همچنین در کتاب کهن نیز از تبار آنها به عنوان اصحاب امیرالمومنین (ع) یاد شده است.
حدادی پژوهشگر تهران نیز بیان کرد: بونصر شیبانی از شاعران و دراویش بوده است. همچنین گفته میشود یکی از اعضای خانواده شیبانیها در واقعه کربلا بوده است. زرینتاج شیبانی از بزرگترین مرمتگران تاریخی است.
گروه تهرانگردی همچنین از قدیمیترین شیرینیفروشی محله «امیریه» و «مشیریه» دیدن کردند.
خانه «مینایی» با یک قرن قدمت مقصد بعدی تیم تهرانگردی مسجدجامعی بود.
پدر خانواده «فرهاد مینایی» است که وکیل دادگستری بوده است، این خانه ثبت ملی شده اما به دلیل ناتوانی وارثخانه در حفظ و نگهداری آن، دختر مرحوم مینایی تقاضا دارد شهرداری یا میراث فرهنگی آن را با قیمت خوب خریداری کند تا بتوانند حفظاش کنند.
دختر مینایی بیان کرد: هنگامی که اسم میراث فرهنگی میآید فقط تأسف میخورم، زیرا پدر من به سختی این خانه را حفظ کرد و با وجود آنکه خواهران و برادرانش به منطقه بالا رفتند اما او به خاطر عشقی که به صدای اذان مسجد «فخریه» داشت، این خانه را حفظ کرد.
خانه مینایی 480 متر بنا دارد و یکی از پسران مرحوم مینایی در آن زندگی میکند.
تیم تهرانگردی بعد از بازدید از خانه «مینایی» وارد مدرسه دانشآموزی «پویا» شدند، این مدرسه متعلق به سال 1324 تا 1330 است.
به گفته جواد نظریان؛ مدیر آموزش و پرورش منطقه 11 ، به مدت دو سال است که این ساختمان به دلیل انتخابات، در اختیار آنها نیست.
او ادامه داد: ما به این ساختمان نیاز مبرم داریم اما متأسفانه در حال حاضر در اختیار دوستان است و کسی هم پاسخگوی نیاز ما نیست، تا آنجایی که من دست به دامان حراست وزارتخانه آموزش و پرورش شدهام.
مدیر آموزش و پرورش منطقه 11 اضافه کرد:ما در این منطقه 37 هزار دانشآموز داریم، متأسفانه بافت مدارس این منطقه فوقالعاده فرسوده است و میانگین قدمت مدارس آن 60 سال به بالاست، ما در مدارسی با مساحت 250 متر 600 دانشآموز داریم، به عبارتی این مدارس زندان دانشآموزان هستند.
بیمارستان توانبخشی «اخوان» مقصد دیگر تیم تهرانگردی این هفته بود؛ این بیمارستان خانه مسکونی مرحوم احمد اخوان بوده است که فرزندان آن مرحوم این خانه را وقف درمانی اطفال میکنند، در این بیمارستان بخشهایی نظیر روانپزشکی، روانشناسی، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی و شنوایی سنجی وجود دارد.
حمیدرضا خرمخورشید رئیس دانشگاه علوم توانبخشی بهزیستی گفت: ما فکر میکردیم این خانه سند ندارد اما میگفتند مرحوم اخوان سند اینجا را داشته است. اما ما هر چه در وزارت بهداشت و دانشگاه تهران پیگیری کردیم، سندی از این خانه ندیدیم و در نهایت خودمان برای آن سند گرفتیم.
او ادامه داد: هنگامی که دفتر فنی وزارت بهداشت برای بازسازی از ساختمان بازدید کردند، گفتند این ساختمان از نظر فنی استحکام ندارد.
او از مسجدجامعی خواست قطعه زمینی، برای ساخت مرکز توانبخشی دیگری به این دانشگاه واگذار شود و بیمارستان «اخوان» نیز همچنان به کار خودش ادامه دهد.
مسجدجامعی در پاسخ به رئیس دانشگاه علوم توانبخشی اظهار کرد: نمیتوان داخل ساختمان وقفی تا این اندازه دخل و تصرف کرد و حداقل کاری که میتوانیم برای خانه اخوان بکنیم، این است که آن را حفظ کنیم.
این عضو شورای شهر ادامه داد: مرحوم اخوان بازرگان خوشنام و فعالی بوده که باغی داشته، حتی خیابان نزدیک این بیمارستان به باغ اخوان معروف است. مرحوم اخوان در زمان پهلوی اول مراسم روضهخوانی باشکوهی برگزار میکرده و منبرخوانهای خوبی از مشهد میآورده است. گفته میشود یکی از آن منبرخوانها پدر دکتر محقق بوده است، بعدها پسر اخوان که خودش پزشک اطفال بوده خانه پدر را وقف خدماترسانی به اطفال میکند.
در ادامه تهرانگردی این هفته از بزرگترین «مزرعه گل» این منطقه نیز بازدید شد.
سیدعلی زعیم پسر مرحوم زعیم درباره این مزرعه گل بیان کرد: مرحوم پدر با باغبان مظفرالدینشاه گلفروشی راه میاندازند، در واقع آنها اولین موسسان اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان گل و گیاه کشور بودند و همچنین در مسائل عامالمنفعه نیز شریک بودند. از جمله بیمارستان زعیم در پاکدشت، حمامها، دبیرستانهای 20 کلاسه در منطقه شریفآباد از اقدامات عامالمنفعه خاندان زعیم است.
او همچنین درباره وصیتنامه پدرش گفت: یکی از صحبتهای پدرم این بود که مزاحم کسی نباشیم. او بعد از مرگش وصیت کرد که مراسم هفتم، چهلم و سال برایش نگیریم، زیرا او معتقد بود بعد از ایشان حیات ادامه دارد. همچنین او وصیت کرد تا در جنوبیترین قسمت قبرستان شریفآباد دفناش کنیم و روی قبرش را هم نپوشانیم. همچنین سنگ قبر بلندی برایش نسازیم تا پای کسی به آن گیر نکند.
منبع: ايسنا