خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ انگار که با افتخار یک دستش را به کمر زده باشد و با دست دیگرش شهر را نشان دهد؛ داربست هتل آسمان از داخل ارگ آنقدر به وضوح پیداست که نه نیازی به بلند شدن روی پاهاست و نه نیازی به دقت. یک اهرم داربست کوچکتر و یکی بزرگتر و انگار که با افتخار دست به کمر ایستاده و ارگ را تماشا میکند. ماههاست که رایگان ارگ را بازدید میکند. اصلا شاید به یکی از نمادهای اصلی ارگ تبدیل شده است. نمادی که حالا خود ارگ را زیرسوال برده و ثبت جهانی آن را هم با چالش روبرو کرده است. جنجال هتل آسمان شیراز شاید برای بسیاری با توقف ساخت هتل متوقف شد اما برای آنهایی که هنوز هم پایشان به این بنا باز میشود، دیدن طبقات اضافی این هتل همچنان آزاردهنده است. هتلی که بسیاری از اهالی خیابان کناری آن معتقدند حتی نیازی به ساخت آن نبود چرا که هتلهای بسیاری در نزدیکی آن است. خیلیها وقتی صحبت از هتل میشود میگویند« اصلا چه نیازی به ساخت هتل آن هم در حریم یک مجموعه تاریخی بوده است.
تا زمانی که اهالی صحبت نکنند، تصور این است که لابد خیلی از شیرازنشینان دنبال تردد گردشگر هستند و «آسمان» بهانهای است برای این تردد. شاید بسیاری میان حفظ میراث و رونق گردشگری ماندهاند. نمیدانند اندرونی کریمخان را حفظ کنند یا با یک هتل مدرن به استقبال گردشگران جدید بروند. خیلیهایشان اما وقتی سر صحبتشان باز میشود، درست برخلاف این تصور را نشان میدهند. چه هنرمندانی که داخل ارگ صنایع دستی طرح میزنند و سوزن به چشمهایشان و چه آنهایی که رهگذر خیابان نزدیک به ارگ شدهاند، همه از ساخت چنین هتلی در حریم ارگ کریمخانی متعجب شدهاند. بسیاریشان حتی میگویند مشخص نیست چطور اجازه ساخت آن تا این مرحله داده شده است.
راهرویی منتهی به ارگ، کارگاه بخشی از صنایعدستیکاران است. پوششی پلاستیکی ورودی آن کشیدهاند که سوز سرما را ببلعد. خستگی صنایعدستیکاران اما باقی مانده است. چشمهای خیلیهایشان پشت ذرهبین ریزتر و ریزتر شده تا طرحها درشتتر شود. اسم هتل آسمان که آورده میشود، یکیشان که صورت لاغرتری دارد، چشمش را از پشت ذرهبین برمیدارد و چند بار اسم «آسمان» را تکرار میکند:« جستهگریخته چیزهایی شنیدم. چیزی که برام عجیب بود، اجازه ساخت این هتل بود. نمیدونم چطوری اجازه بهش دادن.» در حین صحبت، نگاهی به محصول زیر دستش میاندازد:« اینجا چشم گذاشتیم که فرهنگ این مملکت از رونق نیافته آن وقت یکی با ساخت هتل، کل مجموعه ارگ کریمخانی رو زیرسوال برده.» همکارش جوانتر است و اطلاعات بیشتری در مورد هتل دارد:« به نظرم خیلی متوقف نمیمونه. یقین دارم که دوباره شروع به کار میکنه. بالاخره وقتی صاحب هتل توان بالا بردناش رو داشته و کسی هم خردهای بهش نگرفته، ادامهاش هم میده.»
فقط صنایعدستیکاران نیستند که از شنیدن اسم آسمان و داستانی که در پشت آن دارد، متعجب شدهاند. از هر رگذری که سراغی از این هتل گرفته شود، کم و بیش در جریان است و اطلاعاتی از هتل دارد. راننده سن و سالداری که بیشتر گوش به رادیو دارد تا مسیر مسافر، صدای رادیو را کم میکند و دل پرش از داستانهای «آسمان» را بیرون میریزد:« آنطور که شنیدم فعلا ساخت هتل متوقف شده. صحبتهایی هم شنیدم که ممکنه طبقات اضافی را خراب کنند.» صحبت ثبت جهانی ارگ را خودش به میان میآورد:« تا همین چند وقت پیش خبرهایی در مورد ثبت جهانی ارگ میشنیدیم. حالا مشخص نیست با وضعیتی که پیش آمده، وضعیت ثبت به کجا میکشد. خودمان هوای بنای تاریخی را نداریم، چطور انتظار داریم که دنیا قبولش کند.»
همه اما مانند این مرد لاغر اندام در جریان آسمان نیستند. از خیلیهایشان که میپرسی، با سوال جواب میدهند:« کدام هتل؟» برخی هم که تنها گذرشان به خیابانهای فرعی منتهی به ارگ شده است، ساختمانی نیمهکاره را دیدهاند که داربست آن از دور خودنمایی میکند:« آهان جریان همون هتل معروف رو میگید؟» حتی زمانی که داستان هتل بازگو میشود و در جریان قرار میگیرند بازهم واکنششان مانند افرادی است که اطلاع دارند؛ متعجباند و هنوز هم نمیدانند که چرا اصلا اجازه ساخت چنین هتلی در حریم ارگ کریمخانی داده شده است.
ارگ کریمخانی که بعد از دوره زندیه، سالها به عنوان زندان، محل آسیب بوده است و چهرهاش زخمی شده است، قرار بود با مرمتهای جدید به موزه بزرگ فارس تبدیل شود. حالا اما سایه سنگین هتل تازه تاسیس، به چهره ارگ افتاده و ثبت جهانی آن را هم با مشکل روبرو کرده است. قد کشیده است و بالا رفته است و پایش را روی شانه ارگ گذاشته است.
ورودی ارگ کریمخانی که دورترین فاصله به امارت را دارد، بازهم دستهای به کمرزدهاش پیداست. یک دایره محو آبی از هتل هم پیداست که انگار سرش را از بالای آب کمی بالا گرفته است. دستش را به دامن خانه اندرونی کریمخان گرفته و بالا کشیده است. دستش را به ارگ گرفته تا زیر آب نرود؛ دستی که حالا ارگ کریمخانی را با سابقه چند صد سالهای که دارد به زیر آب کشانده است.
منبع:خبرگزاری میراث فرهنگی