متاتنيوز- خانه «داروغه» یکی از دو خانه مرمت شده توسط شهرداری مشهد است که حتی حرمت این خانه نیز نگهداری نشده و پشت سر آن برجی سر به فلک کشیده است.
در
خیابان نواب مشهد هنوز هم میتوان ردپایی از هویت این شهر را پیدا کرد. نمونهاش راسته
حوض مسگران، کوچه داروغه که در آن خانه ای با مساحت 1100 متر مربع مربوط به دوره قاجار
به شمارهٔ ثبت ۶۳۵۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران در سال 81 به ثبت رسیده است. در
این کوچه باریک دو خانه دیگر هم وجود دارد که واجد ارزش هستند و قرار است جزو 100 اثر
دیگر به فهرست آثار ملی دربیایند. قدیم هر سه این خانهها به هم راه داشتند.
خانه «داروغه»به دستور یوسف
خان هراتی، آخرین داروغه مشهد و اولین رییس نظمیه بعد از مشروطه مشهد ساخته شد. نوع
معماری خانه سه طرف ساخت است. دوضلع نشیمن و یک ضلع غلامرو که هر سه به هم وصل میشود.
خانه دارای سرداب هم بوده و یکی از نخستین شومینههای مشهد در آن نصب است. نخستین حمام
خصوصی مشهد هم در این خانه احداث شده است. داخل این بنای دو طبقه، نانوایی هم وجود
دارد. طرح تراس پلههای دوطرفه و تزئینات و اروسیها هم نشان از الگوبرداری از طرحهای
معماری روسی دارد. حیاط آن خانه داروغه نیز شامل یک حوض و چهار باغچه کوچک میشود.
اختلاف سطح این بنای تاریخی با زمین حدود 75 سانتی متر است و نسبت به زمینهای اطراف
گودتر است.
اگر
خانه توکلی را نیز به فهرست اضافه کنیم در مجموع این دو خانه تنها خانه های خوش شانس
مشهد بودند که به یمن داغی بازار سود و سودا اسیر تازیانه های تخریب نشدند و جان سالم
به در بردند و شهرداری به وجودشان افتخار می کند. اکنون شهرداری از خانه داروغه برای امور میراثی خود استفاده
میکند و دفتر امور فرهنگی منطقه ثامن هم در آن مستقر است.
این بنای تاریخی در سال
۱۳۹۱ توسط شهرداری منطقه و شرکت عمران و مسکنسازان ثامن با هزینه حدود 20 میلیارد
ریال خریداری شده و مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت و در سال ۱۳۹۴ به بهرهبرداری رسید.
تا این جای کار شاید بتوان
از شهرداری بابت چنین اقدامی تقدیر کرد.اما لبخند حفظ، مرمت، احیا و بهرهبرداری از
یک بنای تاریخی زمانی بر لبها میخشکد که بدانیم شهرداری مشهد تنها در مرمت دو خانه
داروغه و توکلی مشارکت داشته است و 360 هکتار از بافت تاریخی نه تنها به امان خدا رها
شده است بلکه به جرأت میتوان گفت از معماری پایتخت اسلامی جهان شیعه عملاً چیز زیادی
باقی نمانده است جز برجها و مالهای سر به فلک کشیده و بافت تخریب شدهای که شهرداری
مجوز اجرای طرح های جدید را داده است، طرح هایی که به گفته کارشناسان قبلگاه نظری شان
مکه و قبلگاه عملی شان دبی است.
گواه این ماجرا همان بنای
داروغه باشد که هنگام اردیبهشت ماه 94 شهرداری خبر مرمت آن را منتشر کرد و رسانهها
عکسهای آن را، اما تاورکرین ( نوعی جرثقیل برج سازی است که اجسام سنگین را جا به جا
می کند) شاید نخستین چیزی بود که در نمای منظری این بنای تاریخی قابل رویت بود و این
پرسش را مطرح می کرد که قراراست کدام برج حرمت این اثر تاریخی را نیز بشکند و البته
چند ماه زمان لازم بود تا ببینیم پشت سر یک بنای تاریخی در یک بافت اطراف حرم مطهر
امام رضا (ع) چه غول عظیمالجثهای سر بر آسمان کشیده است.
روابط عمومی شهرداری منطقه
ثامن مشهد هنگامی که خبر از مرمت این خانه داده بود جملهای نیز با این مضمون نوشته
بود: این در حالی است که شهرداری هیچ وظیفهای برای احیاء و بازسازی آثار تاریخی ندارد،
اما با این حال شهرداری ثامن، مرمت و بازسازی دو خانه تاریخی توکلی و داروغه را با
هدف نشان دادن فضاهای ایرانی ـ اسلامی و تاریخی به مردم بر عهده گرفته است.
حال این پرسش مطرح است که
اگر شهرداری وظیفه حفظ بناهای تاریخی به عنوان بخشی از هویت و شناسنامه یک شهر را به
عنوان مدیر یک شهر ندارد چه کسی چنین وظیفهای را برعهده دارد؟ آیا وظیفه شهرداری تخریب
بافت تاریخی و صدورمجوز ساخت غولهای تجاری است؟آیا مقام معظم رهبری بارها بر حفظ معماری
اسلامی- ایرانی تاکید نداشتند. ایشان حتی از لفظ «معماری وحشی» برای معماری جدید در
ایران استفاده کردند.این بافت مانند تمام بافتهای تاریخی دیگر نیاز به مراقبت دارد.
این کاملاً طبیعی است که اگر به بافتهای تاریخی رسیدگی نشود تخریب خواهند شد. همه بافتهای
تاریخی فرسودهاند اما به دلیل ارزش نهفته فرهنگی – تاریخی- هویتی در هیچ جای دنیا
آنها را تخریب نمیکنند بلکه مستحکمش کرده و حفاظت و مرمتش میکنند.
حال با نگاهی به منطقه اطراف
خانه داروغه درمی یابیم حداقل 20 الی 30 خانه تاریخی دیگر در این راسته وجود دارد که
همگی در حال تخریبند اما این بنا شانس این را داشته تا به سرنوشت شوم دیگر خانهها
دچار نشود. راستی دو خانه کناری خانه داروغه حالشان چطور است ؟ آیا شهرداری از حال
و روز آنها خبر دارد؟
آیا شهرداری از حال خانه امیری
که در یک کوچه، فقط یک کوچه پایین تر از خانه داروغه آگاه است. شهرداری بگوید چرا
از مرداد ماه سال 94 پروژه مرمت و احیای خانه تاریخی «امیری» متوقف شد و حالا برف و
باران، گرما و سرما تن لرزان این خانه را چون بید می لرزاند. آیا آن اسکلت آهنی و خاکبرداری
های انجام شده برای احداث آن برج کنار خانه امیری این خانه را به چنگال مرگ فرو نمی
برد. وظیفه شهرداری در این بین چیست؟
خانه امیری در محاصره آهن
اگر
هنوز هم در منطقه نواب قدم بزنید بازهم می توانید به موارد اینچنینی بیشتری دست بیابید.کمی
پایینتر نمای ورودی شارستان به نواب صفوی روزگاری بخشی از بافت تاریخی شهر بوده که
در حاشیه خیابان مغازهها و در پشت آن خانهها و مسافرخانهها جای داشتند. روزگاری
برای بزرگداشت هزاره فردوسی در سالهای 1307 تا 1313 مغازهها با ظاهر صفوی بازسازی
میشوند اما اکنون به جای آنها چه باقی مانده جزساختمانهای بتنی و البته سه مغازه
که آخرین بقایای حفظ هویت مشهد را آن هم از 82 سال پیش فریاد میزنند. چگونه 82 سال
پیش هنگام بازسازی بافت صفوی ملاک قرار میگیرد اما اکنون ساختمانهای تجاری حاشیه
خلیج فارس باید الگو ساخت و ساز شهری باشند.؟
سه مغازه باقی مانده در ورودی
شارستان به نواب
این سه مغازه چه حرفی برای
گفتن دارند.ما در طول ۸ سال دفاع مقدس قوانین بسیار خوبی برای حفظ میراث فرهنگی تدوین
کردیم که نشان از اهمیت فرهنگ در همان دوران بحرانی داشت اما چه بر سر مسوولان کشور
آمده که فرهنگ را فدای سودهای کلان و خانمانسوز میکنند. باید از خودشان پرسید. بارها
گفته شده اگر کشوری دچار ضرر اقتصادی شود قابل جبران است اما منابع فرهنگ غیر قابل
بازگشتند. ما با پول نمیتوانیم فرهنگ بخریم.
بقایای معماری یک کاروانسرای
قدیمی در تَپُل المحله
مبانی اصلی مدنی و فرهنگی
هر شهری در بافت تاریخی آن و در جریان زندگی آن بافت معنا پیدا میکند. با چقدر پول
و چقدر هزینه اگر بافت تاریخی مشهد را تخریب کردیم، همین احوالات را بدان باز میگردانیم؟چگونه
کسی که طمع به خروج هرچه سریعتر اهالی و تبدیل زمین تخریبی به پولی ده برابر هزینه
خرید دارد به چنین احوالاتی فکر میکند؟
یکی از برجستهترین معماران
آمریکایی بنام «فرانک لوید رایت» که از ارکان معماران قرن بیستم بود و تمام آثارش جزو
میراث ملی آمریکا به ثبت رسیده است درباره معماری ایرانی که یک به یکش در اثر بیمسئولیتی
مدیران اجرایی تخریب میشود، گفته است: « علمیترین معماری که تا کنون بشر بوجود آورده
است.» این را کسی میگوید که تمام معماری جهان از چین، ژاپن و هند و ایران تا رم، اسپانیا،
یونان و... میشناسد.
حال باید این پرسش را مطرح
کرد چرا علمی ترین معماری جهان چنین حال و روزی در کشور پیدا کرده است؟
منبع: معمارينيوز