متاتنيوز- نماد مدرنیته تهران فروریخت و تهران در غم فرورفت، تاریخ شهر شاهد در هم شکستن یادگار نیم قرنیاش شد و تصاویر این واقعه را در ذهنش ثبت کرد. واقعهای تلخ در دل تاریخیترین بافت شهر تهران. تهران بهتزده تنها به یک نقطه خیره شد، نقطهای که هفت روز پیاپی در آتش سوخت و همچنان میسوزد. هر که صحنه فروریختن پلاسکو را دیده تنش همچنان میلرزد اما قلب ساختمان قدیمی ژاندارک تند تند میزند. ساختمانی که از نزدیک لحظه فروریختن همسایهاش را دیده است.
حدفاصل خیابان جمهوری،
منوچهری، لاله زار و فردوسی، به فاصله حدود ۶۰ تا 100 متر آن طرف از ساختمان پلاسکو،
بنایی تاریخی به نام مدرسه و کلیسای ژاندارک وجود دارد که فاصله زیادی با پلاسکوی در
هم فروریخته این روزهای تهران ندارد. مدرسه و کلیسایی که تا حدودی دیوار مشترکی هم
با ساختمان پلاسکو داشته که امروز دیگر وجود ندارد. بنایی مربوط به اوایل دوره پهلوی
که به دست نیکلای مارکوف معروف، در سال ۱۳۱۰ ساخته و در در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۹ با شماره
ثبت ۲۹۲۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. بنای که توسط مبلّغههای مسیحی
(خواهران «سن ونسان دوپل») تاسیس شد و خاستگاهش به مدارس سن ونسان دو پل باز میگردد.
مدرسهای که نخست برای کودکان یتیم تاسیس شد و بعدها در دهه بیست میلادی کلاسهای جداگانهای
برای آموزش کودکان مسلمان و ارمنی در مقاطع ابتدایی و دبیرستان برگزار میکرد. مدرسهای
که روزگاری مکان تحصیل افرادی مانند فرح دیبا بود. بنایی که حدود ۵۴ سال با ساختمان
پلاسکو همسایه بوده و در سن ۸۵ سالگی شاهد مرگ همسایه جوانتر خود شده است. بنایی که
حالا بسیار از کارشناسان مرمت و حفاظت بناهای باستانی نگران آنند و از این بیم دارند
که شاید به واسطه فروریختن پلاسکو آن هم آسیب دیده باشد.
هرچند ورود به محدوده
پلاسکو در این روزهای آوار برداری سخت است اما پرس و جو و نزدیک شدن به کلیسای و مدرسه
تاریخی ژاندارک سختتر است. اتفاقی که سبب شد تا ما را برای بازدید از آن دچار مشکل
کند. با این حال از طریق شخص سومی توانستیم از وضعیت این بنای تاریخی با خبر شویم.
او از قول خواهران روحانی این کلیسه به ابتکار گفت: هرچند آوارهای بنای پلاسکو به این
بنا اصابت کرده و صدای مهیب فروریختن ساختمان شنیده شده و لرزش احساس شده اما با این
حال اتفاق قابل توجهی برای ساختمان کلیسا و مدرسه قدیمی ژاندارک رخ نداده است.
تن لرزان کلیسای تاریخی
ژاندارک از مرگ همسایه
هرچند ساکنان این
بنا گفتهاند که خسارت محسوسی به این بنای تاریخی با فروریختن ساختمان پلاسکو وارد
نشده است اما یکتا اصغرزاده، استاد دانشگاه در گفتوگو با ابتکار از خساراتی که میتواند
این حادثه به بناهای تاریخی وارد آورده باشد میگوید.
او میگوید: از دید
کارشناسانه میتوان گفت که این بنا همانند کسی است که ترسیده است. کلیسا و مدرسه ژاندارک
از درون لرزیده هرچند که در ظاهر اتفاقی برایش نیفتاده است اما اگر آن را به انسانی
تشبیه کنیم باید بگوییم که این بنا از درون لرزیده و ضربان قلبش بالا رفته است. با
توجه به این که نظارت دورهای و تحقیقات ویژهای در این بنا انجام نگرفته، این لرزش
ممکن است این بنا را حساستر، سستتر و خطرناکتر کند. مطمئنا آثار خود را بر روی این
بنا خواهد داشت. اصغرزاده ادامه میدهد: این بنا دچار تنش ظریفی شده است. کسانی که
حتی واحد شناخت مواد و مصالح را تنها در یک ترم پاس کرده باشند حتما با اصطلاح خستگی
آشنا هستند. خستگی در بناهای تاریخی که به عنوان خستگی تدریجی از آن یاد میشود، میتواند
همان تاثیری را بر روی بنا بگذارد که یک زمین لرزه به یک باره برای آن دارد.
او بیان میکند: ما
برای هر مصالحی تعریفی داریم که در آن از کاربری وسیله یاد میکنیم. اینکه این وسیله
برای چه ساخته میشود و چه کاربری دارد؟ پس به چه مصالحی نیاز است. به طور مثال براساس
کاربری در و پنجره در بناها، جنسیت و مقاومت چوب نیز در نظر گرفته میشود. ابنیه تاریخی
نیز اگر در شرایطی قرار گیرد که بیش از فشار تعریف شده، متحمل فشاری اضافی شوند، خستگی
تدریجی در بنا ایجاد شود. این استاد دانشگاه میگوید: زلزله ناگهان رخ میدهد اما خستگی
تدریجی میتواند یک ساختمان نوساز را نیز دچار مشکل کند. خستگی تدریجی یعنی ارتعاشات
نزدیک به بنا زیاد باشد و به مدت طولانی اتفاق بیافتد. فشارهایی که به آن بار مرده
گفته میشود. بناهای تاریخی در تهران سالهای سال است آن را به دوش میکشند بدون آنکه
تمهیدات و نظارت دورهای و کنترلی روی آن صورت گیرد. او میگوید با ریزش ساختمان پلاسکو
بهتر است که برای کلیسا و مدرسه ژاندارک ستونهای کمک کننده بگذارند. اگر سازه چوبی
است باید جلوی خشک شدن آن را بگیرند و یا جلوی رطوبت پی گرفته شود و مرمت مستمر در
این بنا انجام شود. حتی بناهای تاریخی به وجود یک اتاق برای حضور یک مرمتگر، یک تکنسین
برای مدیریت بحران و مدیریت حادثه و یک آزمایشگاه تمام وقت نیاز دارند. نگاهی هست که
می گویند حرمت به درگذشتگان داشته باشیم و آن را به عنوان یک نماد نگه داریم. اما نگاه
دیگری هم هست که میگوید در حریم بنای پلاسکو بناهای تاریخی نیز وجود دارد و باید به
آنها احترام بگذاریم. با هر گود برداری و با هر تنشی یک بنای قدیمی دیگر دچار لرزه
میشود و ناظر کیفی بر بناهای تاریخی وجود نداشته است.
آیا پلاسکوی جدید
حریم ژاندارک را حفظ میکند؟
اکنون که آوار برداری
پلاسکو به روز هفتم خود رسیده، مسئولان نوید این را دادهاند که در روزهای آینده استارت
ساخت پلاسکویی نو را بزنند و تا ۲ سال دیگر آن را به کسبه سابق آن بازگردانند. پلاسکویی
که مسلما جوانتر، مدرنتر و بلندتر خواهد بود. پلاسکویی که میتواند برای ساختمانهای
تاریخی همجوارش یک تهدید باشد.
یکتا اصغرزاده در
این باره میگوید: قبل از اینکه ساختمان پلاسکو ساخته شود قوانین ساخت و ساز در حریم
بناهای تاریخی و ثبتی وجود نداشت. به مرور زمان همراه با تمدن شهر نشینی و افزایش جمعیت
و ساخت و ساز در تهران این قوانین تدوین شد. قوانینی که هر روز بر لزوم اجرای آن افزوده
میشود. جمعیت امروز تهران باید از تکنولوژی و بناهای مدرن و غول آسا استفاده کند اما
باید براساس قوانین و مقررات باشد. او با بیان اینکه بنای جدید پلاسکو صد در صد بنای
دو طبقه نخواهد بود، میگوید: از لحاظ قانونی، کلیسا و مدرسه ژاندارک حریم درجه یک
بنای پلاسکو به حساب میآید و نباید بنایی بلند مرتبه به جایش ساخته شود. کسی که میگوید
هفته دیگر استارت ساخت پلاسکو جدید را میزنیم لطفا در تیم خود کارشناس ارشد مرمت بنا
را نیز بگنجاند چرا که اگر در شهرداری و شورای شهر ما حفاظت پیشگیرانه و حفاظت و مرمت
وجود داشت، بناهای شهر ما خسارتی کمتر را متحمل میشد.
نگرانی از ساخت یک
بنا
هرچند هنوز کسی نمیداند
که ساختمان جدید پلاسکو قرار است به دست چه کسی و در چه ابعادی ساخته شود اما براساس
قانون باید حریم آثار تاریخی نیز مد نظر قرار گیرد. حریم تاریخی محدودهای است که متولی
اثر تاریخی بر اساس ضوابط قانونی برای حفظ اثر تاریخی تعیین میکند. حریم آثار تاریخی،
باعث حفظ موجودیت و یکپارچگی اثر میشود. حریم حفاظتی، حریم بصری و حریم کاربردی حریمهایی
هستند که هر ساختمانی که قرار است در حریم آثار تاریخی ساخته شود باید آن را رعایت
کند. حریم بصری شاید حریمی باشد که ساختمان جدید پلاسکو را با مشکل
روبه رو کند. حالا
هرچند همچنان آواربرداری این بنا به پایان نرسیده اما این نگرانی برای کارشناسانی چون
یکتا اصغرزاده وجود دارد که نکند ساخت بنای جدید سبب تهدید بناهای تاریخی باشد. با
این حال او میگوید: ما نمیتوانیم خیابان مولوی و استانبول را ببندیم اما میتوانیم
نظارت مستمر داشته باشیم و اگر به خاطر صوت صدمه میبینند میتوانیم آن را عایق ببندیم.
باید در شورای شهر و شهرداری مخصوصا در تهران و شهرهایی تاریخی حتما شخص، قانون یا
ناظری وجود داشته باشد که بخش حفاظت مرمت از سازههای قدیمی چه مدرن را داشته باشد.
منبع: روزنامه
ابتكار