سه شنبه 2 دي 1404 , 39 : 15
متات نیوز

خویِ سوداگرانه‌ سودجویان بانی تاراج بناهای تاریخی

تاریخ انتشار : چهارشنبه 6 مرداد 1395 , 01 : 16
تعداد بازدید : 1256

متات‌نيوز- احمد مسجد جامعی در مراسم رونمایی از کتاب «خیابان، کالبد و سیمای شهر در محدوده‌ی مرکزی تهران حصار ناصری» نوشته‌ مهدی معمارزاده گفت: این کتاب سندی است که به صورت تک بنا مطالعه شده و اطلاعات آن کامل است. در آن فقط گزارشی از بناهای تاریخی طراحی نشده است، بلکه در برخی موارد آسیب‌شناسی بناهای تاریخی نیز مدنظر است. به همین دلیل این کتاب یک نوع حس تعلق ایجاد می‌کند.

به گزارش معماری نیوز؛احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران می‌گوید: گاهی در دیدن بناهای تاریخی این اتفاق می‌افتد که چشم از دیدن و لب از گفتار درباره‌ی آن‌ها فرو می‌ماند، اما متاسفانه هنوز توجه به آنها زیاد نشده است. شاید به این دلیل که در جریان زندگی روزانه عادی شده‌اند و از سوی دیگر خوی سوداگرانه‌ برخی سودجویان باعث تاراج این بناها و ارزشمندی‌های آن‌ها شده است.

او نبودِ مانع از سوی قوانین شهری و میراثی را علت دیگری از تخریب بناهای تاریخی می‌داند و ادامه می‌دهد: خانه‌ «علاءالدوله» (حاکم تهران) نمونه‌ای از بناهایی است که در معرض تخریب قرار داشت، اما خوشبختانه رسانه‌ها و انجمن‌های دوستی به داد آن رسیدند و فعلا این کار متوقف شده است.

وی یکی از راه‌هایی که می‌تواند از این نوع تخریب‌ها جلوگیری کند را کشاندن این بحث‌ها به سمت افکار عمومی می‌داند و می‌افزاید: اگر به این فکر کنید که کسی از پول نمی‌گذرد، بنابراین برای بالا بردن هزینه‌ی این نوع  تخریب‌ها باید قدمی برداشت که آن افکار عمومی و نزدیک شدن بدنه کارشناسی به بدنه افکار عمومی است، تا بتوانیم این فاصله تاریخی را جبران کنیم.

او که در مراسم رونمایی از کتاب «خیابان، کالبد و سیمای شهر در محدوده‌ی مرکزی تهران حصار ناصری» نوشته‌ مهدی معمارزاده سخن می‌گفت، ادامه می‌دهد: این کتاب سندی است که به صورت تک بنا مطالعه شده و اطلاعات آن کامل است. در آن فقط گزارشی از بناهای تاریخی طراحی نشده است، بلکه در برخی موارد آسیب‌شناسی بناهای تاریخی نیز مدنظر است. به همین دلیل این کتاب یک نوع حس تعلق ایجاد می‌کند.

وی ایجاد حس تعلق را یکی از راه‌های همراه کردن عموم مردم با یک اتفاق می‌داند و می‌افزاید: تهران نیز اگر مربوط به اهل تهران باشد، این تعلق در آن‌ها وجود دارد، اما چیزی که تهران را تهدید می‌کند کسانی هستند که اهلیت در آن‌ها نیست و راز و رمز و پیچیدگی‌آن‌ها را نمی‌بینند، این ندیدن باعث می‌شود هزینه‌ی تخریب‌ها نیز بالا برود.

پس از تهران‌گردی خانه «اتحادیه» نجات یافت

وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با اشاره به برنامه‌ی تهران‌گردی‌های خود می‌گوید: در هر بنای تاریخی که وارد شدیم و آن بنا مقابل دوربین قرار گرفت، یا دستور مرمت آن رسید یا جلوی تخریب آن گرفته شد.

او نمونه این اتفاق را تملک خانه «اتحادیه» دانست که 150 مالک داشته و هنوز حدود 100 نفر از آن‌ها برای گرفتن پول‌شان نرفته‌اند، اما وضعیت به گونه‌ای شد که ما مجبور به تملک بنا شدیم. یا خانه‌ی «علاءالدوله»، «موزه صنعتی» یا «سر در باغ ملی» نیز این اتفاق برای‌شان رخ داد.

وی با تاکید بر این‌که باید  فضای مدیریت علمی را به فضای مدیریت فرهنگی و رسانه‌ای نزدیک کرد، ادامه می‌دهد: این اقدام یعنی اهلی کردن و آن یعنی اینکه اهلیت این کار را از حوزه‌های تخصصی به حوزه‌های عمومی بکشانیم، به عنوان مثال میدان «توپخانه» که گزارش‌های مستقلی هم دارد و به اجزا پرداخته است، درست مانند بحث موسیقی که برخی از پیشکسوتان این حوزه معتقدند باید با همان شکل موسیقی کهن، با آن برخورد شود و اگر بحثی وارد آن شود، موسیقی از اصل خود جدا می‌ماند، اما برخی افراد نیز مخالف این قضیه هستند.

می‌توانیم تاریخی مانند تخت‌جمشید را دوباره بسازیم؟

مسجدجامعی با به تصویر کشیدن فضاهای موجود کنونی در میدان توپخانه تهران مانند بانک تجارت چند فضای قدیمی از پاساژها و موزه استاد صنعتی، بانک سپه و سردرباغ ملی بیان می‌کند: ما در اجرا و عمل مشکل داریم باید سنت‌ها را روزآمد کنیم، در این فضا اگر ما بخواهیم ساختمان شهرداری را ایجاد کنیم باید چه نگاهی داشته باشیم؟ آیا عینا باید آن را بازسازی کنیم؟ در حالی که این پرسش مطرح می‌شود، مگر میراث فرهنگی را می‌توان ساخت مثل این است که بخواهیم دوباره تخت جمشید را بسازیم.

او اضافه می‌کند: در واقع ارزش‌های نهفته آن این است که ما آن بنای

«در برنامه‌های تهران‌گردی هر بنای تاریخی را که مقابل دوربین بردیم و رسانه‌ای شد، یا دستور مرمت گرفتند و امروز کار مرمت آن‌ها در دست انجام است یا از تخریب‌شان جلوگیری کردیم

موجودرا حفظ کنیم مانند سر درباغ ملی، اما اگر این فضا به هم ریخته باشد ما چطور باید این سنت‌ها را روزآمد کنیم که هم عقبه‌ی آن باقی بماند هم به نیاز امروز پاسخ داده شود. این بحثی است که ما در معماری وشهرسازی داریم و باید به آن بپردازیم.

افزون بر گفت و گوی سعید سادات نیا،علی بدری،مهدی معمار زاده که به بحث و گفت و گو در مورد چرایی انتشار این کتاب و نقد آن پرداختند جلسه گفتمان "راهبردهای تجدید حیات بافت تاریخی تهران" نیز برگزار شد.

به گزارش معماری نیوز؛ معمارزاده در کتاب «خیابان، کالبد و سیمای شهر در محدوده‌ی مرکزی تهران حصار ناصری» به چگونگی به وجود آمدن خیابان و نقش آن در سیمای شهر همراه با تصاویر پرداخته است.او در مقدمه کتاب بر این موضوع صحه گذاشته است که بسیاری از بدنه‌های ارزشمند بناها در پشت تابلو‌ها، اندود، رنگ و سایر دخل و تصرفاتی که در طول سالیان بر روی آن آمده پنهان مانده‌اند. اکثر این بناها برایمان آشنا هستند، لیکن به دلیل پنهان ماندن کمتر دیده می‌شوند.

در اینجا هدف بیشتر این بوده است که زیبایی‌های این بدنه از طریق تصویر نشان داده شود تا اهمیت آن بیش از پیش آشکار شود و لزوم حفاظت، مرمت، ساماندهی و احیای بافت مرکزی و بویژه بازار و دیگر محله‌های تاریخی مورد توجه مسئولان قرار گیرد. توسعه شهر امری اجتناب‌ناپذیر است، اما هیچ اقدامی در راستای توسعه آن نباید با نابودی ارزش‌های کالبدی و فضایی آن صورت پذیرد. همچنان که در طول تاریخ شهرسازی کشورمان نیز چنین نکرده و در جهت توسعه پایدار شهرها کوشیده‌اند.

کتاب خیابان کالبد و سیمای شهر در محدوده مرکزی تهران «حصار ناصری» با قیمت 55 هزار تومان و در 2000 نسخه روانه بازار شده که برای دانشجویان معماری، مرمت و شهرسازی با تخفیف 25 درصد ارائه می‌شود.

معمارزاده که خود کارشناس میراث فرهنگی استان تهران است، در مرکز عالی میراث فرهنگی تدریس می‌کند و متخصص مرمت ابنیه و بافت‌های تاریخی است.

وی هدف خود را از نگارش کتاب خیابان کالبد و سیمای شهر در محدوده مرکزی تهران «حصار ناصری» می‌گوید: شهر جایی است که انسان همه آرزوها و اهدافش را در آن پی می‌جوید. این که شهر چه شرایطی باید داشته باشد تا میل به زندگی در آن به وجود آید، موضوع پیچیده‌ای است که پاسخ به آن تحقیقات گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف می‌طلبد. که از آن میان ، معماری مهمترین عامل تعلق خاطر فرد به شمار می‌رود. شهری زیباست که معماری آن هنجارهای روانی انسان را برآورده سازد و چنین شهری هیچ‌گاه از طبیعت جدا نیست وهمچنین از ارزش‌هایی است که فرد با آن به بودن در شهر می‌بالد. این ارزش‌ها بازتابی هستند از فرهنگ و هنرتمدنی که شهر بر اساس آن پایه‌گذاری شده است.

او ادامه می‌دهد: اما هدف اصلی از نگارش کتاب آن است که طرح تفصیلی تهران دو سازمان شهرداری و میراث فرهنگی را مکلف کرده که بدنه‌های ارزشمند شهری را شناسایی و ارزش‌های آن را پیدا کنند و طرحی برایش تهیه نمایند. این دو سازمان خیلی دیر دست به چنین کاری زدند هرچند که امیدوارم این اقدامات به شکل اصولی و با استفاده از تجربیات داخلی و جهانی به تمامی خیابان‌های بافت مرکزی و خیابان‌های با ارزش دیگر تهران و سایر شهرهای تاریخی کشور تسری یابد. اما یادمان باشد اتفاقات ناخوشایند و کارهای غیر اصولی در طول همین مدت به بهانه پیرایش جداره‌های شهری برای جداره‌های خیابان ناصر خسرو و سعدی رخ داده است که من را برای انتشار کتاب مصمم‌تر کرده است.

در این کتاب علاوه بر شرح اطلاعات، برخی از عکس‌های میادین و خیابان‌ها همچنین ساختمان‌های ارزشمندی که دیگر وجود ندارند قابل رویت است.

در بخش نخست کتاب 275 صفحه‌ای «خیابان کالبد و سیمای شهر در محدوده مرکزی تهران «حصار ناصری»» به موضوع کیفیت سیما و کالبد فضاهای شهری و تأثیر آن بر زندگی شهروندان پرداخته شده است و در آن از اهمیت خیابان و جایگاه آن در شهر، بافت مرکزی تهران، شکل‌گیری خیابان‌های اولیه پایتخت، آغاز تحولات معماری و شهرسازی پایتخت، آغاز زیباسازی بدنه شهری، تنوع سبک معماری در محدوده مرکزی تهران سخن به میان آمده است.

بخش دوم کتاب نیز به معرفی برخی خیابان‌ها و میدان‌های محدوده مرکزی «حصار ناصری» پرداخته و از خیابان‌هایی چون جمهوری، امیرکبیر، امام خمینی، شوش، مولوی،خیام،سعدی، شیخ هادی، ظهیرالاسلام و صفی‌علیشاه، ری، پانزده خرداد، ناصر خسرو، نوفل لوشاتو، سی تیر، میرزا کوچک خان، لاله‌زار، انقلاب، کارگر، وحدت اسلامی و

مصطفی خمینی یاد کرده و به میدان‌هایی چون ارگ، امام خمینی، امین‌السلطان، بهارستان، حسن‌آباد، سبزه میدان، محمدیه، فردوسی،قیام ، شوش و رازی پرداخته است.

کتاب «خیابان کالبد و سیمای شهر در محدوده مرکزی تهران حصار ناصری» در دو هزار نسخه توسط نشر یساولی و در 275 صفحه به چاپ رسیده است.

منبع: معماري نيوز